همه چیز درباره سوپرمن
سوپرمن یکی از ابر قهرمان های دنیای سینما وکتاب های کمیک استریپ است که در ادامه مطلب مطالب جالبی راجع به اون گذاشته ام.
مقدمه
بدون شک سوپرمن یکی از معروف ترین و قدرتمندترین ابرقهرمانان داستان هاست. او از بازماندگان سیاره کریپتون است که در زمین بزرگ شده و با نام کلارک کنت ( Clark Kent ) در دنیای واقعی زندگی میکند. او در پوشش یک خبرنگار دیلی پلنت فعالیت میکند و شخصیت سوپرمن بودنش را در پشت این چهره مخفی میکند.
منشأ
اگرچه منشأ و سیر داستان های سوپرمن بارها اصلاح شده و تغییر کرده، اما خط سیر اصلی داستان همان گونه است که بیشتر مردم با آن آشنا هستند و تنها در برخی جزئیات تفاوت ها و تغییراتی به وجود امده است و عناصر اصلی داستان حفظ شده است. داستان اصلی بدین صورت است که وی به نام Kal-El از دانشمند معروفی به نام Jor-El و همسرش Lara در سیاره کریپتون به دنیا آمده است. پدر و مادرش او را بسیار دوست داشتند. اما وقتی پدرش متوجه میشود که سیاره در حال نابودی است، توسط فضاپیمایی فرزندش که نوزاد بود را به سمت زمین میفرستد. پس از این واقعه سیاره کریپتون منفجر میشود و تمام ساکنان آن از بین میروند.
فضاپیمایی که حاوی Kal-El است در منطقه Smallville در کانزاس سقوط میکند. بعد از مدتی جاناتان و مارتا کنت نوزاد رو پیدا میکنند و او را کلارک کنت نام گذاری میکنند. به مرور که کلارک بزرگ میشود ، درمی یابد که قدرت های فوق بشری دارد. از جمله آنکه می تواند پرواز کند ، سرعت بالایی دارد، از قدرت دید و حرارت تنفسی فوق العاده ای برخوردار است.
کلارک تصمیم میگیرد تا از این قدرت خود برای کمک به دیگران استفاده کند و به عنوان مسئولی در برابر جرم و جنایات فعالیت کند. کلارک نام سوپرمن را برای خودش انتخاب میکند و مادرش هم برایش لباسی از رنگ قرمز و آبی میدوزد که حرف S در قسمت قفسه سینه او بر روی یک سپر درج شده است. کلارک برای اینکه به خانواده اش صدمه ای نرسد، هویت خود را پنهان نگه میدارد. وی پس از فارغ التحصیل شدن از دانشکده ، به یکی از شهرهای بزرگ سفر میکند و به عنوان یک خبرنگار برای دیلی پلنت ( از نشریات معروف دوران عصر طلایی ) مشغول به فعالیت می شود. وی همچنین با جیمی اولسن (Jimmy Olsen) ، پری وایت (Perry White) و لوئیس لین (Lois Lane) آشنا شده و با انان دوست می شود. لوئیس همان شخصی است که بعدها روابط عاشقانه ای بین او و کلارک شکل می گیرد.
زندگی
کلارک ، یک زندگی ساده است. او در یک آپارتمان متوسط در پلاک ۳۴۴ خیابان
کلینتون. زندگی میکند. کلارک ظاهر نسبتاً متمایزی نیز نسبت به بقیه دارد.
او عینک میزند، موهای خود را به صورت متفاوتی شانه میکند ، حالات و زبان
بدنی اش را تغییر میدهد صدایش را عوض میکند، و لباس های شل و بچگانه می
پوشد.
اما
با تمام اینها او به خاطر تلاش های قهرمانانه اش به عنوان نمادی در امریکا
شناخته می شود و تبدیل به تیتر اخبار و موضوع داستان های گوناگون میشود.
اولین حضور سوپرمن
شخصیت سوپرمن در سال ۱۹۳۳ توسط جری سیگل (Jerry Siegel) نویسنده آمریکایی، نوشته شد و جو شوستر (Joe Shuster) ، هنرمند آمریکایی متولد کانادا ، او را طراحی کرد. البته سوپرمن در ابتدا ، شخصی تبه کار بود که قصد تسلط بر جهان را داشت و در داستان های کوتاه علمی تخیلی fanzin با نام سوپرمن حضور پیدا کرد. داستانی به نام « سلطنت سوپرمن » که در سال ۱۹۳۳ توسط دو نفر آنها تهیه شده بود.
سیگل و شوستر تصمیم می گیرند تا شخصیت سوپرمن را به عنوان یک قهرمان دوباره بنویسند و نام او را همان سوپرمن باقی بگذارند. البته با این تفاوت که او هیچ شباهتی با شخصیت بد قبلی اش ندارد. بلکه این بار با الهام از داستان های افسانه ای چون هرکول و سامسون ، سوپرمن را تبدیل به یک قهرمانی مبارز در جهت عدالت اجتماعی و مقابله با ظلم و ستم کنند. آنان اقدام به طراحی صحنه و لباس سوپرمن بر اساس لباس های شخصیت های فضایی مجلات پالپ و همچنین لباس های قدیمی پوشیده شده توسط مردان قوی سیرک ها کردند. اساس لباس بسیاری از قهرمانان بعدی از همان جا الهام گرفته شده بود. طرفداران مشتاق این فیلم ها ، آن را ترکیبی از شخصیت های کلارک گیبل ، کنت تیلور و تا حدی هارولد لوید میدانستند. به هر حال سیگل و شوستر تصمیم گرفتند تا برای آنکه از قابلیت های سوپرمن در قالب داستان های کمیک استفاده کنند، آن را به کمیک کارآگاه ( detective) ، که بعدها کمیک دی سی شناخته شد ، بفروشند. بنابراین داستان کمیک سوپرمن به صورت امروزه در سال ۱۹۳۸ برای اولین بار در کتاب Action Comics #1 منتشر شد و پس از آن تبدیل به یکی از معروف ترین و به یادماندنی ترین ابرقهرمانان دوران شد.
عصر طلایی
در عصر طلایی، Jor-El ، دانشمندی است که متوجه انفجار قریب الوقوع سیاره ای می شود که در ان زندگی می کند. او به سایرین هشدار میدهد تا چاره ای بیندیشند. اما آنها حاضر به قبول حرف های او نمی شوند. بنابراین فرزندش را در فضاپیمایی گذاشته و به سمت زمین می فرستد. در کانزاس ، جان و کنت مری در زمان جنگ جهانی اول او را پیدا کرده و به پروشگاه می دهند. اما پس از مدتی تصمیم میگیرند تا او را پیش خود بزرگ کنند و بنابراین نام او را به کلارک کنت تغییر می دهند. او به مرور که بزرگ می شود متوجه قدرت خارق العاده اش می شود. پدر و مادرش او را تشویق به استفاده از این نیرو برای کمک به مردم می کنند و لقب « سوپرمن » را برای او انتخاب میکنند. پ
س از مرگ پدر و مادرش ، او تصمیم می گیرد تا برای استفاده از این نیرو در جهت خوبی ها، به کلانشهر عزیمت کند و به عنوان یک روزنامه نگار برای دیلی استار که بعدها دیلی گلاب ( Daily Globe ) نام گرفت فعالیت میکند. در پی این مدت او به عنوان یم سوپرقهرمان وقت خود را صرف مبارزه در دوران جنگ جهانی دوم میکند و به عنوان محافظ این کلانشهر شناخته می شود. با این حال او در این داستان ها شخصیتی نسبتا خشن است. به خصوص در برابر گانگسترها و مجرمان و حتی به قتل متوسل می شود. او اخلاق ضیعفی داشت و اصلا به این موضوع که این موارد به قدرت و چهره او ضربه میزند اعتنا نمیکرد. این نگرش تا پایان سال ۱۹۴۰ ادامه داشت تا اینکه Whitney Ellsworth با تغییراتی او را از کشتن منع کرد و سوپرمن سوگند یاد میکند تا بعد از این هیچ کس را نکشد. تا وقتی که بازنشسته شود.
عصر نقره ای
در عصر نقره ای ، کمیک دی سی تصمیم میگیرد تا به جای داستان های سوپرمن ، شخص دیگری را همانند سوپرمن خلق کند. این شخصیت کسی نبود جز سوپر گرل.( supergirl ) او در ابتدا در اواخر دهه ۱۹۵۰ با عنوان عمو زاده (دایی زاده ) سوپرمن شناخته شد. همچنین شخصیت های منفی چون Brainiac و Bizarro به حضور یافتند. همچنین سوپرمن به Justice League در این داستان ها کمک کرد. در دهه ۱۹۶۰ سیر داستانی سوپرمن مجددا بررسی و توضیح داده شد. اینکه او در کریپتون به دنیا آمده است. Kal-El نام اصلی اش و پسر Jor-El و Lara Lor-Van بود. پدرش متوجه انفجار سیاره در آینده می شود. سعی میکند شورای علوم را متوجه این موضوع کند. اما انان نظر او را نمی پذیرند. لذا تصمیم میگیرد تا سفینه ای برای فرار خانواده اش آماده کند. اما فاجعه بسیار سریعتر از آنچه او انتظار داشت به وقوع پیوست. متاسفانه سفینه تنها به اندازه دو شخص جا داشت. همسر و فرزندش. لارا تصمیم میگرد در کنار همسرش بماند و بدین ترتیب تنها فرزندشان را با سفینه از کریپتون خارج میکنند.
سفینه این کودک در منطقه Smallville فرود میآید . جاناتان و مارتا کنت او را پیدا میکنند( در نسخه های قبلی این دو شخصیت به نام های اتان ئ سارا کنت شناخته شده بودند). انها نام او را تغییر داده و به عنوان پسر خود آ او را بزرگ می کنند. به مرور کلارک متوجه قدریت فوق العاده خود می شود و سعی میکند این نیروهای خود را کنترل کند. کلارک مادرش را متقاعد میکند که برای او لباسی طراحی کند و با نام superboy فعالیت خود را به عنوان یک ابرقهرمان آغاز میکند. اولین داستان سوپرمن نزدیک به سوپربوی در Fun Comics #101 منتظر شد. برای او ماجراهای زیادی در Smallville اتفاق می افتد. او عضو باشگاه ابرقهرمانان می شود. کلارک یک حیوان خانگی که یک سگ است دارد به نام کریپتو که از کریپتون آمده است. به همین دلیل قدرتش با قدرت صاحبش برابری میکند. بنابراین نام سگش هم می شود Superdog . بهترین دوستان دوران کودکی کلارک، لانا لنگ و پیت راس بودند. پس از انکه جاناتان و مارتا کنت بر اثر بیماری ناشناخته ای می میرند، او به یک کلانشهر نقل مکان میکند و به دانشگاه انجا می رود. او کار خود را به عنوان Superboy در کالج ادامه میدهد و درنهایت نام خود را به سوپرمن تغییر داده و پس از فارغ التحصلی در رشته روزنامه نگاری، به نشریه دیلی پلنت می پیوندد.
عصر برنز
سوپرمن در این دوران هرگز به میزان زیاد نسبت به دوره های قبل انتشار خود تغییر نکرد.در طول دهه ۱۹۷۰ بود که نویسندگان تصمیم گرفتند تا او را امروزی تر کنند. از جمله تغییرات ، دوست او Jimmy Olsen بود. البته وی بعدها به در متن داستان ها گنجانده شد ( خانواده سوپرمن ؛ ۱۹۷۴) . در این دوران فیلم ها و مجموعه های تلویزیونی در ارتباط با سوپرمن شروع به ساخت شد. نشریه دیلی پلنت ، توسط ارتباطات کهکشان خریداری شد و مورگان Morgan Edge ، او را به عنوان همکار در اخبار تلویزیون با Lana Lang منسوب کرد. در ادامه داستان ها، او با لوئیس لین ازدواج میکند و به سردبیری روزنامه دیلی استار انتخاب می شود.
خوشحال کننده ترین حرفی که میشد از عوامل سوپر من شنیده بشه در رابطه با واقع گرایانه بودن فیلم بود.چند مورد از این صحبت ها رو بررسی می کنیم
مسئول جلوه های ویژه فیلم در این مورد گفته:زک(اسنایدر) به دنبال این بوده که همه چیز رو تا حد ممکن بدون استفاده از کامپیوتر و به صورت واقعی در بیاره(کاری که نولان درش شهره هستش و تاثیر حضور نولان به عنوان تهیه کننده رو مشخص می کنه)البته مشخصا صحبت ایشون در مورد لباس سوپر من و پروازش در اسمون بوده.
مسئول جلوه های ویژه فیلم اقای جو لتری هستش که در شرکت وتا دیجیتال(کمپانی معروفی که روی فیلم هایی مثل آواتار کار کرده)کار کرده و برای کارش در مهم ترین بلاک باستر های این چند ساله تونسته 5 اسکار رو در طی 8 سال ببره!
دیوید گویر که به همراه نولان داستان تریلوژی دارک نایت رو نوشته بود
,در مورد این فیلم و داستانش گفته:من و کریستوفر همیشه سعیمون این بوده که واقعیت رو به تریلوژی بتمن نزدیک کنیم.یعنی موقع نوشتن داستان تصورمون این بود که قراره همه این اتفاقات تو دنیای خودمون اتفاق بیفته.در مورد سوپرمن البته این قضیه خیلی راحت نیست.به هر حال ما به این فکر کردیم که چی میشه اگه این داستان تو واقعیت اتفاق بیفته و چه تاثیری سوپرمن تو دنیای واقعی می تونه بزاره
و خود نولان در مورد نحوه تاثیر و مسئولیتش روی این فیلم در مصاحبه با مجله امپایر ضمن این که فیلم رو متعلق به اسنایدر دونست و صحبت درموردش رو جسارت به او دونست گفت:بالاترین مسئولیتی که من داشتم این بود که روی فیلم نامه ای که دیوید(گویر) در حال نوشتنش بود نظارت داشته باشم.وقتی این کار رو کردم فیلم نامه رو در اختیار زک قرار می دم و بعدش در اختیار اون خواهم بود تا چیزهایی که می خواد رو فراهم کنم.ولی قطعا این فیلم,فیلم زک اسنایدر به حساب میاد.
یکی از نکات جالب دیگه اینه که مدیر فیلمبرداری فیلم اقای امید مکری هستش که سابقه کار روی فیلم هایی مثل ترنسفورمرز,ارباب جنگ و بچه های بد 2 رو داره.
صحبت های جالب بازیگر نقش کودکی کلارک کنت(همون سوپرمن):
وقتی من و زک اسنایدر برای اولین بار داشتیم در مورد فیلم صحبت می کردیم.او به من گفت که می خوام فیلم مثل دارک نایت باشه.می خوام تا جایی که ممکنه واقعی تر و پر احساس تر باشه فیلم و مثل تمام فیلم های ابرقهرمانی که قهرمان همه رو نجات میده نباشه.سوپرمن در این فیلم سر دو راهی قرار می گیره,درگیر مشکلات میشه,با عشق سر و کار پیدا می کنه و در تمام طول فیلم در حال مبارزه و تقلا کردنه,مخصوصا در زمان کودکیش.
در کل روی تعریف و تمجید های قبل اکران فیلم نمیشه حساب باز کرد,حتی جدیدا فیلم هایی با بهترین بودجه و کارگردان و عوامل حتی تا اخرین لحظات هم با بهترین تریلر ها نوید یک فیلم موفق رو میدند که در اخر چیزی جز شکست نصیبشون نمیشه.
ولی پشت این فیلم نولان هست و به هر حال ما بهش امید داریم.امیدوارم اسنایدر سربلند از این پروژه بیرون بیاد
